حــمــیــد نریــمــانـی

حــمــیــد نریــمــانـی

سالروز درگذشت آیت الله طالقانی

دوشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۴۷ ب.ظ

سید محمود علایی طالقانی (13 اسفند 1289- 19 شهریور 1358)، سیاست­مدار و از فعالین نهضت ملی شدن نفت و نهضت مقاومت ملی، از بنیانگذاران جبهه ملی دوم، از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین امام جمعه تهران پس از انقلاب ۵۷ بود.

طالقانی یکی از مخالفان فعال حکومت پهلوی بود و در موقعیت‌ها و شرایط مختلف به مخالفت با رویه‌های جاری در حکومت دودمان پهلوی پرداخت و چندین بار در پی دستگیری روانه زندان شد. طالقانی از طرفداران دکتر مصدق و از اعضای جبهه ملی بود و در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیت در نهضت مقاومت ملی پرداخت او در سال ۱۳۳۹ جزء هیات موسس جبهه ملی دوم بود و در کنگره ۱۳۴۱ جبهه ملی از سوی شرکت کنندگان در کنگره به عضویت در شورای مرکزی انتخاب شد . طالقانی سخنرانی افتتاحیه کنگره جبهه ملی ایران را انجام داد. او همچنین در سال ۱۳۴۰ به اتفاق مهندس بازرگان و دکتر سحابی نهضت آزادی ایران را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود .

او در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد کشف حجاب و نهضت ملی شدن نفت، نهضت مقاومت ملی، کودتای ۲۸ مرداد، وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مخالفت علنی با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت و همچنین بارها به دلایل مختلف نظیر پنهان کردن سید مجتبی نواب صفوی که در آن زمان فراری محسوب می‌شد یا ارائه آموزش‌های مذهبی و مبارزاتی و انتشار اعلامیه‌های اعتراضی به تبعید و زندان محکوم شد.

وی پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ سمت های مختلفی را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده دار شد و پس از آن، با رای مردم تهران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از مرگ ۵ نماز جمعه را برگزار کرد.

رابطه ی ایشان با قرآن این کتاب مبین بسیار قابل تأمل می باشد، زیرا در زمانی که در زندان ستمشاهی بودند، بدون مراجعه به منابع تفسیری شروع به تفسیر قرآن نمودند و به خاطر عظمتی که درباره ی قرآن قائل بودند از نامگذاری کتاب خویش به تفسیر خودداری کرده و نام پرتوی از قرآن را بر آن نهادند. نگاه دقیق و مطابق با زمان در ایشان موجب شد تا در مناسبت های گوناگون با استناد به آیات قرآن به تبیین مسائل می پرداختند. توجه به جامعه و نگاه مثبت در زندگی اجتماعی و خودداری از کینه ورزی از دیگر برداشت های ایشان از آیات این کتاب رحمت بود: «یا أیها الذین آمنوا کونوا قوّامین لله شهداء بالقسط و لا یجرمنکم شنأن قومٍ علی الّا تعدلوا[1]» قسط را اقامه بدارید، برای خدا گواهی بدهید، کدورت ها، کینه ها نسبت به کسی دارید مانع از این نشود که قضاوت به حق کنید، عدل را رعایت کنید. عدالت است که نزدیک به تقوا است (ص 4)[2]. در نگاه خود به آیات 17 و 18 سوره زمر نیز به برقراری ارتباط با گروه های منتقد و حتی مخالف تأکید نمودند و به تلاش در جهت جذب آن ها توصیه می فرماید: «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم الله و اولئک هم اولوا الالباب» این درس ماست، این مکتب ماست که حرف حسابی را بشنویم. صاحب لطف، صاحب عقل، هدایت یافته ها اینجوری هستند. این وسیله ی کمال انسان است، حرف طرف، حرف مخالف شنیده بشود و بعد هم بهترش گرفته بشود. در مجلس ما هم باید مخالفین بیایند، اگر نیایند هم، باید دعوتشان کنیم برای اینکه حرفشان گفته بشود. اصول اسلام قسط است و عدل است و حق.  هر شعاری، هر ایده ای که هر گروهی بدهند باز اسلام چند قدم جلوتر است. البته اینها باید به تدریج پیاده بشود. بنابراین ما هیچ نباید وحشت کنیم که گروه های دیگر راه پیدا کنند حرفشان را بزنند، بلکه باید از این ها دعوت کنیم والّا پنجاه نفر، شصت نفر هم لباس، هم فکر که یک جا جمع بشویم، همه یک جور رأی داریم چون نمی توانیم از آن موازین خارج بشویم (همان: 5). این تفسیر نمونه ای از اندیشه ی تعامل با دیگران است که به صورت جدی توسط ایشان مطرح می شد، زیرا راه پیشرفت و تعالی در جامعه را از طریق گفتگو و تعامل با همه ی اندیشه ها و افراد است، به عبارتی همان گونه که حضرت رسول (ص) در حدیثی فرمودند: «حیاه العلم بالنقد و الرّد» که زیستن و ادامه ی حیات علم با نقد و رد امکان پذیر است. برای رشد و توسعه ی افکار و اندیشه ها باید نقد کرد، باید رد نمود، باید بحث کرد تا بتوانیم به نتیجه ای منطقی و صحیح برسیم.

ایشان در 19 شهریور 1358 از دنیا رفتند و ملتی را داغدار فراق خویش نمودند، ملتی که به حق او را پدر می خواند و فرزندوار در فراق پدری عزیز عزادار شد. امام خمینی در نامه‌ای که به مناسبت وفات محمود طالقانی منتشر کرد از او و پدرش چنین یاد می‌کند: رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزگاران بود و بر روان خودش که بازوی توانای اسلام.

 



[1] سوره مائده، آیه 8

[2] -  در مکتب جمعه، 1364، مجموعه خطبه های نماز جمعه تهران، جلد اول، وزارت ارشاد اسلامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی