برداشت هایی از قرآن - 2
َلوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّـهِ؛ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿٢١﴾
اگر این قرآن را بر کوهى فرومىفرستادیم، یقیناً آن [کوه] را از بیم خدا فروتن [و] از همپاشیده مىدیدى. و این مَثَلها را براى مردم مىزنیم، باشد که آنان بیندیشند.
در رابطه با نحوه ی نگرش به قرآن و ترجمه یا تفسیر آن نگاه های گوناگونی وجود دارد، از جمله تفسیر انفسی و تفسیر آفاقی. تفسیر انفسی با نگرش به درون آدمی است و بر اساس وجود آدمیان به تفسیر قرآن پرداخته می شود. تفسیر آفاقی بر اساس خود آیات و متن قرآن به تفسیر و ترجمه پرداخته می شود.
به آیه ی فوق که در سوره ی حشر آمده است می توان نگاه دوگانه ای داشت، یکی بر اساس ظاهر آیه و دیگری بر اساس مقایسه با درون آدمی. بر اساس ظاهر آیه چنین بر می آید که عظمت معنوی قرآن و آموزه هایش به اندازه ای است که حتی کوه ها که از سنگ های سخت به وجود آمده اند یارای کشش چنین مفاهیمی را ندارند و در مقابل عظمت ربوبی پروردگار، از روی خشیت و بی مقداری از هم خواهند پاشید و از میان خواهند رفت.
بر اساس همین تفسیر می توان چنین اندیشید که وقتی کوه توانایی فهم و درک این مفاهیم والا را در خود نمی بیند و از هم فرو می پاشد، و حتی آسمان ها نیز نمی توانند چنین باری را بر دوش بکشند، چگونه است که انسان ها، با ضعف وجودی خود نسبت به کوه ها، چنین مفاهیمی را می شنوند و می بینند، اما کوچکترین تغییری در آن ها ایجاد نمی شود! آیا وجود انسان ها از کوه ها هم سخت تر شدند؟! آیا به اندازه ای از درک مفاهیم آن دور گشته اند که هیچ تأثیری از آیات و هدایات آن بر نمی دارند و کم ترین تحرک و هیجانی در آن ها به وجود نمی آید؟! به راستی که این مَثَل ها در جهت اندیشه کردن آدمیان مؤثر و کارسازند، اما صد حیف که ما از آن فرسنگ ها فاصله گرفته ایم و تغییری در وجود خویش احساس نمی کنیم.
از طرفی می توان آن مثال را به نحوی تعبیر کرد که به وجود آدمی باز خواهد گشت. اگر ما کوه ها را به کوه های جهالت و دوری از حقیقت ترجمه نماییم و با این نگرش به آن ها بنگریم، کمی سهل تر می توان در آن اندیشه نمود. به این معنی که آموزه های قرآن به اندازه ای فراگیر و جامع هستند که بر هر اندازه جهل و نادانی غلبه می نماید، حتی اگر این جهل به اندازه ی کوهی وجود آدمی را فرا گرفته باشد آن را نابود خواهد نمود. اگر آدمی وجود خویش را برای فهم واقعی آیات و بیّنات قرآن آماده نماید، با این هشدارها و آموزه ها تمامی جهالت ها از وجود او رخت خواهد بست و به روشنی و هدایت رهنمون خواهد شد. در ادامه ی آیات که بعد از این هشدار جدی عنوان گردیده اند، به بیان صفت های مقام ربوبی پرداخته شده است که حقّاً جای بسی تدبّر و تأمل دارد، و صاحب این قلم امیدوار است تا با دقت در این آموزه ها و بسیاری آموزه های دیگر این کتاب هدایت، بتواند راهی به سوی رهایی بگشاید و جهل خویش را نابود گرداند و نفس خویش را به نور هدایت روشن گرداند.
در پناه حق باشید
التماس دعا